كاري عجيب از نيروهاي مقاومت بسيج در سطح شهر جناح .

بسم الله الرحمن الرحيم

كاري عجيب مربوط به اين حكايت است كه وقتي ما براي رفتن به مغازه به سطح شهر رفتيم به محض رسيدن به سه راه كنار باغ امين شجاعي مواجه شديم با خياباني مسدود توسط نيروهاي مقاومت بسيج . آنها با چماق هاي دارتوپ و …. در وسط خيابان ايستاده بودند و هر جواني را كه از آنجا ميگذشت متوقف و موتورش را خاموش و كنار جاده نگه اش ميداشتند . رفتار مناسبي هم با مردم نداشتند . مثلا وقتي دوسه موتور سوار از دور متوجه وضعيت شدند و قصد فرار داشتند اين عزيزان با چوب و چماقهايشان به آنها و موتور هايشان ضربه ميزدند .

كار كه تمام شد همه را مثل داخل پادگان گفتند سر پا بنشينيد تا امضا از شما بگيريم . كاغذي آوردند و گفتند نام و نام پدر و امضا و اثر انگشت همه را ثبت كردند . لپ كلامش با همه هم اين بود كه تو ويراژ ميدهي . ميگفتي نه . ميگفت من ديدم سرعت ميروي . من گفتم با اين موتور هم ميشودسرعت رفت؟ . گفت من تو را ديده ام!!

حرف ما اين است اگر ما را ديده اييد چطور ميشود كه هر موتور را يكي از بسيجي ها متوقف ميكنند ؟ يعني همه . حتي او كه از بستك آمده بود هم متورسوار را در سرعت ديده؟
چطور ميشود كه تا يكي برايش بزرگتري مي آمد (حتي او يي كه ميگفتند همه را ول كنيم تو مينشيني)آزاد ميشد و بقيه بايد اثر انگشت ثبت كنند؟؟

بهرحال وظيفه بخشدار محترم و شهردار محترم و شوراي محترم هم است تا از اين وضعيت جلوگيري كنند . ما در تهران زندگي نميكنيم . هر كسي ويراژ دهد و سرعت برود معلوم است و نهاد مسئول ( نيروي انتظامي و نه ….) بيايد و با او برخورد كند . اينطور نيست كه هر جواني در خيابان بگردد . ويراژ بدهد . شايد يكي مثل ما هم پيدا بشود كه براي كاري بيرون آمده باشد . وقتي برخورد فله ايي باشد تر و خشك با هم ميسوزند .

با تشكر از همه . خدا نگهدار